پرخاشگری فردی و گروهی
پرخاشگری ممکن است به صورت فردی یا گروهی باشد.
الف-پرخاشگری فردی. در پرخاشگری فردی نوجوانی یا جوان نسبت به همسن خود پرخاشگری نشان می دهد اما این پرخاشگری به صورت فردی و معمولا به دور ازپنهان کاری است. چنین فردی نسبت به اولیاء ،اطرافیان ، همسالان، اولیای مدرسه گستاخی واقدام به دروغگویی می کند. اغلب از مدرسه یا منزل فرارمی کند و به سختی با دیگران دوست می شود، یا فقط یک دوست دارد وتمایل به انزواطلبی دارد وسعی می کند که رفتار خود را از دیگران دورنگاه دارد. لذا،به کارهای گروهی تمایلی ندارد و به افراد کوچکتر از خود نیز زور می گوید.
ب – پرخاشگری جمعی : دراین نوع پرخاشگری فردسعی می کند باکسانی که همجنس و همفکر اوهستند و به صورت متحد و گروهی اقدام به پرخاشگری کندودرصورت بروز دعوا و کتک کاری به صورت جمعی وگروهی عمل می کنند. درمورد دزدی هم همین طور گروهی عمل می کنند ونسبت به گروه خود وفادارند وحاضر نیستند تحت هیچ شرایطی یکدیگر را لو دهند، این گونه افراد اغلب افت تحصیلی دارند ومبتلا به بیماری روان رنجوری از قبیل اضطراب و... هستند.
علل و عوامل پرخاشگری:
دیدیگاه متفاوتی در مورد پرخاشگری وجود دارد. این دیدگاه به دو دسته تقسیم می شوند: اول دیدگاه زیست شناسی که نقش عوامل بدنی را درایجاد این بیماری دخیل می داند. دستگاه عصبی بدن انسان مانند مغز و رفتاروسلسله اعصاب ،غدد درون ریز، ژن ها وانتقال دهندگان عصبی همچنین روابط مغز ورفتار تاثیرمحیط بر وراثت را مورد توجه و بحث قرارمی دهند. لذا شرایط محیطی که فرد در آن زندگی می کند از یک طرفل و تاثیر دی ان ای از طرف دیگر ممکن است فرد را برای ظهورپرخاشگری آماده سازد.
دوم دیدگاه روان پویایی: طرفداران آن معتقدند که عوامل روانی به عنوان علل رفتار مورد توجه قرارمی گیرد. بنیان گذار این دیدگاه فروید است که مکتبی رابر علیه دیدگاه زیست شناختی بنا نهاد البته دیدگاه سوم نیز وجود دارد که حد وسط این دو دیدگاه است وبا مفاهیمی چون فرضیه ناکامی-پرخاشگری ادغام می شود .
به هر حال در سنین نوجوانی ترشحات هورمونی باعث تغییر در شکل ظاهری وتغییردر خلق وخوی فرد می شود که موجب بروز زودرنجی،حساسیت وپرخاشگری می شود.عوامل زیر در پیدایش این حالتها موثر است .
الف –عوامل خانوادگی پرخاشگری
خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری می شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:
1-نحوه ی برخورد والدین با نیازهای کودک. معمولا کودکی که وسایل واسباب بازی مورد علاقه ی خود را در دست دیگری می بیند برانگیخته می شود و درصدد گرفتن آن با خشونت می شود. تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات وانتظارات فرد برآورده شده باشد ، اوبیشتر ازکسانی که توقعات وانتظارتشان بر آورده نشده است، خشمگین و پرخاشگر می شوند.
2- وجود الگوهای نامناسب: داشتن الگوی مناسب درزندگی یکی از نیازهای انسان است، زیرا انسان ها علاقمند هستندکه رفتار و کردار مناسب خود را مطابق با کسی که مورد علاقه ی خودشان است، انجام دهند وچنین کسانی را الگو و راهنما زندگی خود قرار دهند.
3 – تایید رفتار پرخاشگرانه: عده ای از افراد،پرخاشگری وزورگویی را تقبیح نمی کنند ،بلکه آن را نشانه ی شهامت و قدرت فرد می دانند، این افراد اعمال پرخاشگرانه ی خود ودیگران را مثبت موجه و حتی لازم می دانند و به آن صحه می گذارند.
4 – تشویق رفتار پرخاشگرانه: درمواقعی که رفتار پرخاشگرانه توسط والدین و دیگر افراد سبب تقویت مثبت وتثبیت این رفتار میشود، گاه با والدین یا مربیانی روبه رو می شویم که به بهانه ی آموزش دفاع از خود به کودکی می گویند« از کسی نخوری» «توسری خورنباشی» و...که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع ، شخص را به پرخاشگری بی مورد تشویق می کنند.
5 – تنبیه والدین و مربیان: مربیان و والدین که در برابر پرخاشگری و خشونت کودک عصبانی می شوند و به صورتی پرخاشگرانه او را تنبیه می کنند، در تشدید این رفتار در او موثرند. در چنین مواقعی، تنبیه عامل فزاینده وتقویت کننده ی پرخاشگری است، زیرا علاوه بر اینکه سبب خشم و احتمالا پرخاشگری کودک می شود ، شخص تنبیه کننده الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک می شود.
ب – عوامل محیطی ( اجتماعی- فرهنگی )
عواملی که در پیرامون زندگی انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری و تخفیف یا تعدیل آن اثر گذار باشند، برخی از این گونه عوامل عبارتند از :
1 – زندگی در ارتفاع خیلی بلندو تغذیه ی ناقص
2- تقویت پرخاشگری به علت ضروریات اجتماعی- فرهنگی در بعضی مواقع به علت جنگ یا عوامل دیگر در پرخاشگری در جامعه تقویت می شود.
3- مشاهدات اجتماعی. مشاهده وقایع و اتفاقاتی که درجامعه رخ می دهد ، مانند درگیری های اجتماعی ،محدودیت های اجتماعی،تبعیض ها، بی عدالتی ها، و...سبب ایجاد خشم و پرخاشگری می شود.
4 – نقش رسانه های گروهی. ازعوامل اجتماعی – فرهنگی دیگر که در پیدایش و تقویت پرخاشگری نقش دارند، رسانه های گروهی به ویژه تلویزیون است. درجه ی تاثیر پذیری افراد از برنامه های تلویزیونی به شرایط اجتماعی – اقتصادی و بسیاری او عوامل دیگر بستگی دارد.اثر فیلم های خوشنت آمیز در ایجاد رفتار پرخاشگرانه در مطالعات محققان مورد تایید قرار گرفته است . ( تحقیقات آلبرت بندورا).
5 – نقش باز ی های رایانه ای و اینترنتی در آموزش و ترویج پرخاشگری. پژوهش ها انجام گرفته نشان می دهد که گروهای آزمایش که پرخاشگرانه بازی کرده بودند، نسبت به گروه گواه ، افزایش معنی دار در پرخاشگری نشان دادند. در نتیجه انجام بازی های رایانه ای پرخاشگرنه، پرخاشگری بعدی را به خصوص در بین کودکان افزایش می دهد.
البته روح حاکم بر فرهنگ غرب در یک قرن گذشته ، غلبه خشونت و سکس بوده است. شاید نظریه و افکار فروید در شکل گیری این روح و قالب بی تاثیر نبوده است . بنابراین در تمام فیلم ها و بازی ها که توسط کمپانی های بزرگ غرب ساخته شده و به سراسر جهان صادر می گردد دو شاخص عمده وجود دارد. خشونت به انواع مختلف و سکس ( روابط جنسی).
کلمات کلیدی: