سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع، حکمت را از دلهای دانایان می برد . [پیامبر خدا علیه السلام]
روان نما

دار و دسته ها و جماعت ها

 دوستان نوجوان ، ضمنا در گروه های همسال گرد می آیند که در مقایسه با اواسط کودکی ،خیلی بیشتر متداول وبسیار منظم و انحصاری می شوند. گروه های نوجوان در دار ودسته ها سازمان می یابند که عبارت اند از : گروه های کوچک متشکل از پنج تا هفت عضو که دوستان صمیمی هستند، و از احاظ زمینه خانوداگی ، نگرشها، و ارزشها به یگدیگر شباهت دارند. در اوایل نوجوانی ، دار و دسته ها به اعضای همجنس محدود می شود. ولی در اوسط نوجوانی ، گروه های مختلط شایع می شوند. دارو دسته ها، آداب لباس پوشیدن ،شیوه صحبت کردن،و رفتارهایی را به وجود می آورندکه آنها ار از یکدیگر و از دنیای بزرگسالان متمایز می کنند.

گاهی چند دار ودسته مشابه ، گروه بزرگتری را تشکیل می هند که به طور سرسرس سازمان یافته و جماعت نامیده می شود.برخلاف دارودسته های صمیمی ، عضویت در جماعت بر پایه شهرت و ویژگی های کلیشه ای استوار است. جماعت ، در محدوده ساختار اجتماعی بزرگتر مدرسه به نوجوان هویت می بخشد.

 با توجه به اهمیت جماعت در شکل گیری هویت نوجوان به والدین توصیه می گردد که زمینه جذب نوجوان خود را به جماعت های سالم وتاثیرگذار فراهم کنند. تعدادی از جماعت های که تاثیر مثبت بر هویت نوجوان دارند عبارتند از : کانون های قرانی ، کانون های فرهنگی ، کانون های ورزشی ، کانون های مذهبی ، کانون های پرورشی و فکری نوجوانان ، کانون های علمی و تحقیقاتی وابسته به آموزش و پرورش و... جذب نوجوان به هریک از این کانون ها وکانوهای مشابه ، زمینه شکل گیری هویت ( علمی ، اخلاقی ، اعتقادی ، شغلی ، ورزشی) را فراهم می سازد.

 

دروغگویی

دروغگویی مانند سایر اختلال های روانی و عاطفی از مسایل کوچکی شروع می شود که ریشه ی آن را باید در خانواده جستجو کرد. چنانچه این اختلا ل به موقع شناسایی نشود به یک بیماری روحی تبدیل می شود. دروغگویی مشکلات فراوانی را برای گوینده آن ودیگران ایجاد می کند و آسیب هایی را به آن ها می زند. دروغگویی عامل اصلی فسادهای دیگر نیز می تواند باشد. به عبارت دیگر دروغگویی کلید ورود به فسادهای دیگر است. اکثر از چنین وضعی شکایت دارند، زیرا دروغ را مانند سایر انحرافات اخلاقی زشت می دانند.

در باره کشف انگیزه دروغگویی باید با دقت به رفتار دروغ کودک و نوجوان اندیشید. ممکن است انگیزه خود نماییی، به دست آوردن پاداش ، جلب نظردیگران ،نشان دادن قدرت ویا از روی ضعف باشد. دروغگویی در نوجوانان و جوانان ممکن است در اثر تقلید از بزرگسالان و تربیت غلط باشد . زیرا مشاهده ی دروغگویی از دوران کودکی در خانوداه و اجتماع شکل می گیرد.

تعریف دروغگویی 

دروغگویی عبارت است از یک عمل روانی – اجتماعی است که، فرد کم و بیش به طورعمدی سعی می کند ، ایمان یا گفتار یا عمل نادرست را ذهن دیگران درست و حقیقی جلوه دهد. (سروری 1372)

دروغ معمولا بیانی خلاف واقع ویا کتمان یک واقعیت است. (تاجیک اسماعیلی1373)

دروغگویی بیشتر جنبه ی آموختنی (اکتسابی) دارد زیرا انسان ها فطرنا و ذاتا دروغگو نیستند، بلکه دروغگویی را از محیط زندگی خود مانند خانواده ،مدرسه وبه طور کلی از اجتماع آموخته اند. پایه و اساس دروغگویی در کودکان و نوجوانان از خانواده شروع می شود.

سه نوع تبپ شخصیت هایی که بیشتر از سایر شخصیت ها در رابطه با دروغگویی مطرحند، عبارتنداز:

1 - شخصیت هیستریکی (نمایشی)

افرادی که دارای این گونه شخصیت هستند از دروغ به عنوان ابزاری برای جلب توجه و محبت دیگران نسبت به خود استفاده می کنند. برای رسیدن به این هدف فرد ویژگی هایی همچون درک شهودی، سریع عمل کردن، تلقین پذیری ،هیجانی بودن، خیالبافی و رویایی فکر کردن داردکه در نهایت به عدم دقت و اطمینان وی منجر می شود. لذا، هیجانی بودن این نوع شخصیت ها سبب اختلاط اطلاعات صحیح و غلط به طور همزمان می شود ودرک واقعیت مطلبی است که درهمان لحظه احساس می شود ولی در زمان دیگر مطلب را طور دیگری احساس می کند. 

2- شخصیت خود شیفته.

افرادیکه دارای شخصیت خودشیفته هستند به خود حق می دهند که دیگران را با دروغ های خود به بازی بگیرند.و کم تر متوجه ضرر و زیان هایی هستند که با دروغ گویی خود به مردم وارد می کنند.این گونه افراد اقلب وقایع بیرونی را بر اساس نیاز های درونی خود تغییر می دهند .زیرا آنها مبطلا به خود بزرگ بینی هستند و خود را از دیگران بهتر ،بزرگتر، و شایسته تر می دانند. این گونه افراد نیاز به تایید دیگران دارند و این نیاز است که آنها را ملزم می سازد که همیشه خود را در وضعیت ایده آلی ببینند .لذا در جلوه دادن توانایی ها و دیگر صفات خود اقراق می کنند . و در صدد تحریف حقایق هستند .

3- شخصیت وسواسی

نحوه ی تفکر این گونه افراد جزئی و محدود به ظواهر پدیده ها است.این گونه افراد اغلب اشتغال ذهنی بیمار گونه ای به اعمال خود از نظر صحیح بودن یا نبودن آن دارند.به طوری آنها را به تکرار وادار می کند.و برای توجیه عمل خود ،اقدام به دروغ گویی می کنند.علت را شاید بتوان در مشغول بودن ذهن آنها با جزئیات ، هیجانات محدود و فقدان تفکر کلی دانست.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط عبدا... شیرانی 91/2/18:: 5:32 عصر     |     () نظر