نگرش اسلام به رشد اخلاقی
همان گونه که بیان شد ،رشد اخلاقی کودک با سایر جنبه های رشد و بخصوص رشد ذهنی او ارتباط دارد و تا کودک قدرت درک وفهم لازم را پیدا نکند، امر ونهی بزرگترها باهث رشد خلاقی او نمی شود. دستورهای اخلاقی ما به کودکان ،نشانده توقعات ما از آنان است، اگر این توقعات د رحدتوانایی آنان نباشد ، بدون شک برآورده نخواهدشد.همین طور اگرکودک درحدی نباشد که اندرز ما را درک کند، نصیحتها جامه عمل نخواهد پوشید و با شکست روبرو می شود. قبل از شروع بحث، روایتی ازمنسوب به حضرت رسول(ص) را از کتاب اصول کافی نقل می کنیم که در حقیقت در برگیرنده دستورهای فراوانی در زمینه رشد اخلاق است. آن حضرت فرمود:« خدای رحمت کند کسی را که درپرورش رفتار بیک به فرزند خویش یاری کند» .
سئوال شد که چگونه فرزندان خود را در نیکی یاری کنیم ؟ حضرت فرمود به چهار طریق: بیش از توانمندی وی از او وظیفه نخواهید. آنچه کودک انجام داده است قبول کنید. او را به گناه و سرکشی وادار نکنید. به او دروغ نگویید ودر برابر وی اعمال نادرست انجام ندهید.
در بحثهای مربوط به رشد اخلاق از دیدگاه روانشناسان نیز به تأثیر تجارب محیطی و آثاری که خانواده در این زمینه دارد ، اشاره کردیم. کودک ارزشهای اخلاقی خود را از محیط کسب می کند و بزرگترها باید کودک را در این امر یاری کنند و نباید رفتاری را که شایسته نمی دانند و نمی خواهند فرزندانسان به آن مبادرت ورزند ، انجام دهند.در واقع از مهمترین نکات تربیت اخلاقی کودک این است که پدر و مادرمواظب رفتار خود باشند و گرنه دادن دستورات اخلاقی بدون آنکه والدین به آنها ،پایبند باشند، سودی ندارند. اگر پدر مادر ، صادق ، درستکار، وقت شناس و ملزم به رعایت رفتارهای پسندیده اخلاقی باشند ، کودکان به آسانی چنین رفتار و صفاتی را می پذیرند و به آنها عمل می کنند؛ همچنان که علی علیه السلام می فرماید:«پندی که زبان گفتار از آن خاموش و زبان کردار بدان گویا باشد، هیچ گوشی بیرون نمی افکند و هیچ نفعی با آن برابری نخواهد کرد»[1] بنابر این ، آنچه در رشد اخلاق اهمیت دارد ، امر و نهی یا تنبیه کودکان برای انجام دادن کارهای نادرست نیست ، بلکه اجتناب والدین از رفتارناصحیح و غیر معقول و نیز دروغ نگفتن به کودک ، او را در معرض یادگیری اعمال صحیح قرار می دهد. لازم است یادآوری شود که تربیت اخلاقی کودک به معنای منع کردن کودک از انجام دادن هر کاری نیست، بلکه بهتر است تا جایی که به ضرر کودک تمام نمی شود، آزادیهای او سلب نشود.
با توجه به آنچه گذشت، مربیان باید توجه داشته باشند که کیفیت طرح مسائل اخلاقی برای کودکان، باید با رشد ذهنی آنان مطابقت داشته باشد و تا کودک به مرحله درک مسائل اخلاقی و ارزشی نرسیده است، نباید با توضیحات پیچیده و فلسفی موجب گیجی و سردرگمی کودک شد.
بلوغ اقتصادی
بلوغ اقتصادی زمانی رخ می دهد که فرد از نظر اقتصادی وتامین مخارج واداره امور زندگی مستقل شود وبه اصطلاح بتواند از نظر اقتصادی روی پای خود با ایستد و به خود متکی شود. در چنین شرایطی فرد در صدد تشگیل خانواده و ازدواج است. با توجه به شرایط اجتماعی واقتصادی جامعه، سن چنین بلوغی رو به افزایش است.
زیرا جوانان از نظر اقتصادی در تنگناها ی خاصی قرار گرفته اند. از یک سوء ، کشش های غریزی آنها را به سمت تامین نیازهای طبیعی و تقاضای همسر، تشکیل خانواده ومستقل شدن سوق می دهد و ازسوی دیگر ، به دلیل پیچدگی صنعتی وشهر نشینی نیاز جوامع به تخصص های در حا ل گسترش ، امکان رسیدن جوانان به بلوغ اقتصادی ضعیف ترو محدودتر می شود.
وجود چنین پدیده هایی با عث آشفتگی وضعیت روحی و بالاخره تعارض جوانان می شود. در اروپا سن بلوغ جنسی بر اثر عوامل مختلف چهار سال کمتر شده ، درحالی که سن بلوغ اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته است ومیزان تفاوت بین این دو بلوغ یعنی بلوغ جنسی و اقتصادی به حدود 10 سال رسیده است.
کلمات کلیدی: